معرفت

ساخت وبلاگ

شاید یک هفته ای باشه که بهت پیام ندادم البته تو دوبار پیام دادی اما سرانجامش بحث و دعوا شد ، هر از کاهی خوابتو میبنم اما بهت نمیگمو تعریف نمیکنم با یادت و خواب هات زندگیمو اذامه میدم کاری از دستم برنمیاد ، شد چیزی که نباید میشد ...

چقدر حسرت چقدر آه و زجر موند برام میدونم هیچکس برای من عاشق تر از تو نمیشی و میدونم برای تو هم کسی مثل من نمیتونه عاشقت باشه ما دوتا مکمل خوبی میشدیم اما افسوس از بچه بازی های جفتمون 

ما زندگیمونو به اشتباه خودمون باختیم اینکه من پیام بدم یا تو این معنیش معرفت نیست ما میتونستیم حتی بعد همه این داستان با هم بسازیم اما اما ..

ختی بعد اخرین دعوام با این طرف بهت گفتم حاضری بیای باز حرف خانواده و اهمیت اونا رو زدی با این اوصاف حتی اگه همه چی هم اوکی بود بازم هیچی به هیچی تازه من هر روز فقیر تر میشدم بخاطر پول کشورم !

یاد خاطرات میوفتم اشک سرازیر میشه اما چه سود ؟ بجا اینکه منو دور کنی اون روزا بجا اینکه بهت خیانت کنم باید وقتی جفتمون پشیمون شده بودیم با هم میرفتیم جای دیگه اما ؟ نمیدونم نمیدونم سوال هایی که تو ذهنمه بدون جواب موند

اگه بهت پیام نمیدم برا این نیست که فراموشت کردم نه به مرگم قسم نه میخوام بیشتر از این عذاب نکشی شاید اینجوری به نبودم عادت کنیدهرچنذ که کردی تقرییا چون بانوی ۱۸ ساله تا بانوی ۲۸ ساله زمین تا اسمون فرق کرده دیگه اون بانو عوض شده بانویی که من بتش بودمو خداش ، برا بودن با من چت کردن با من لحظه شماری میکرد اما بانوی چند سال پیش وقت چت نداشت سوالی ازش پرسیده میشد انلاین بودی چیکار میکردی بهش برمیخورد و ...یادش بخیر بانوی خوشگلم عشق ابدیو از دست رفتم ..

عشق وجود دارد ...
ما را در سایت عشق وجود دارد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : majnoonbo بازدید : 134 تاريخ : چهارشنبه 7 آبان 1399 ساعت: 13:56